نصیحت زیبای مولانا
در این عمری که میدانـے
فقط چندی تو مهمانـے
به جان و دل
تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنـے
دل موری نرنجانـے
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنــے
_________
نصیحت زیبای مولانا
در این عمری که میدانـے
فقط چندی تو مهمانـے
به جان و دل
تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنـے
دل موری نرنجانـے
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنــے
_________
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻟﯿﻮﺍﻧﻨﺪ!
ﻇﺮﻓﯿﺘﻬﺎﯾﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﺩﺍﺭﻧﺪ…
ﺑﻌﻀﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ،
ﺑﻌﻀﯽ ﻓﻨﺠﺎﻥ،
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﻢ ﯾﮏ ﭘﺎﺭﭺ ﺑﺰﺭﮒ!
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺏ ﺑﺮﯾﺰﯼ، ﺳﺮ ﺭﯾﺰ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
ﺧﯿﺲ ﻣﯿﺸﻮﯼ…
ﺣﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﺏ،
ﺷﺮﺑﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻭ ﺳﺮﺭﯾﺰ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ،
ﻟﮑﻪ ﺵ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺖ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ…!
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﺜﻞ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻣﯿﻤﺎﻧﻨﺪ…
ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎﯾﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﺩﺍﺭﻧﺪ…
ﻟﻄﻔﺎً ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻋﻄﻮﻓﺖ ﺩﺭ ﭘﯿﻤﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻭﺟﻮﺩﯾِﺸﺎﻥ،
ﻇﺮﻓﯿﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺞ…
ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﻦ…
ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﮑﻨﯽ، ﺍﮔﺮ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﻨﯽ،
ﺍﮔﺮ ﺳﺮ ﺭﯾﺰ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺎﻻ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﺑﺎﺩ ﺍﻟﮑﯽ ﺑﻪ ﻏَﺒﻐَﺐ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ
ﻭ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﻟﮑﻪ ﺩﺍﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ،
ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺑﺎﺵ،
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﻟﯿﻮﺍﻧﻨﺪ…
✔️طولانیست اما بخوانید
? داستان پیر مرد قفل ساز و امام زمان (عج)
مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد.
مدّت ها ریاضت کشید.
شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد.
معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت.
این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و… صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).
تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است.
اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!» او حرکت کرد،
و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند:
به امام(عج) سلام دادم.
حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟
من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است.
گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد.
من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است.
اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند: مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم.
ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست.
مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم.
چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچ کس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد.
درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو می کنیم.
?امیر مؤمنان علی (علیه السلام):
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید».
(بحارالانوارج72، ص33.)
⚫️ معنای عاشورا و تاسوعا:
❓ چرا روز شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش را عاشورا گفته اند؟
✍️اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشته اند که چون عشر و عاشر از یک ریشه اند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است، پس عاشورا یعنی دهم محرم و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند را روز نهم ماه محرم گفته اند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است:
1⃣ آیا واژه عاشورا برای دهم ماه های دیگر نیز بکار می رود؟ مثلا آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟
2⃣ آیا اگر امام حسین (ع) مثلا در یازدهم محرم شهید می شد آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض می شد و عاشورا واژه دیگری داشت؟
3⃣ آیا اعراب قبل از این واقعه به دهم محرم عاشورا و نهم محرم تاسوعا می گفتند؟ در هیچ منبعی حداقل در مورد تاسوعا چنین چیزی وجود ندارد.
4⃣ در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده ای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثنا پذیر نیستند. به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش می شوند: اول–ثانی- ثالث- رابع… و یا اولا –ثانیا- ثالثا- رابعا و… چنانچه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعده پذیر باشند. یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ نمود مثل تاسوعا– عاشورا– ثامونا– سابوعا. اما می بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی کنند.
☑️ لذا نمی توانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند.
⬅️اما تفسیر و معنای ما از عاشورا و تاسوعا:
? عشر به کسر عین و عشرت, به معنای معاشرت و مصاحبت است. معاشر به ضم میم یعنی مصاحب و عاشر اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت می باشد.
? خداوند می فرماید وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ(نسا/19) - با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. عشیر یعنی همدم و رفیق– وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ( حج/13)- چه بد دوستی انتخاب کرده اند و چه بد معاشر و رفیقی است.
⏪ العاشور از ریشه عشر به کسی گفته می شود که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می شود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه می کنند و عاشوراء مبالغه است از میل به معاشرت. یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام به شدت بالا می رود.
☑️ با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می گیرد و معنی نهم را از دست می دهد. اتسع به فتح الف یعنی گروه های 9 نفره شدند. اما اتسع به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد- گشاد شد- فراخ گردید. اتساع یعنی گسترده شدن– گشاد شدن – بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین؛ یعنی رگ ها گشاد شدند و ظرفیتشان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیت اش زیاد باشد.
◼️التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد و تاسوعا این معنی را پیدا می کند: روزی که ظرفیت بالا می رود و در سینه ها فراخی ایجاد می شود و به جای تنگی, وسعت می یابد.
✔️این دو نام از ابداعات امام سجاد(ع) است و اگر در بعضی از روایات از پیامبراکرم(ص) از عاشورا گفته شده است اکثرا جعلیات بنی امیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین(ع) است. اما در مورد تاسوعا تقریبا نداریم که قبل از امام سجاد(ع) لغت تاسوعا بکار برده شده باشد و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است.
✍️اقتباس از کتاب «از عاشورا تا اربعین»
?آداب عزاداری
(بخش اول)
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
برخی از آداب عزاداری و سیره اهلبیت علیهم السلام در این زمینه را مرور می کنیم.
? پوشیدن لباس سیاه
⚫️ سابقه لباس مشکی در تاریخ معصومین علیهم السلام
شواهدی در تاریخ اسلام وجود دارد که پوشیدن لباس مشکی را به عنوان عزا نشان می دهد.
ذیلا به مواردی از آنها اشاره میکنیم.
در شهادت شهدای اُحد، زن ها لباس مشکی پوشیدند. 1
امام حسن علیه السلام پس از شهادت امیرالمومنین علیه السلام بر منبر مسجد کوفه برای مردم خطبه خواندند در حالیکه لباس سیاه بلندی بر تن داشتند و عمامه مشکی بر سر داشت و در عزای پدرش امیر المومنین علیه السلام می گریست. 2
⚫️سابقه لباس مشکی برای عاشورا
اولین سیاه پوشان عزای امام حسین سلام الله علیه در محضر امام سجاد سلام الله علیه
اولین سیاه پوشان در عزای امام حسین علیه السلام اهل بیت حضرت بودند.
وقتی یزید در شام مفتضح شد و پس از آن همه جسارت، مجبور شد به ایشان اجازه عزاداری دهد.
در کنار اهل بیت امام حسین علیه السلام که در خواست لباس عزا کردند، همه بانوان بنی هاشم و زنان قریش ساکن شام نیز به یاری ایشان آمدند و برای آن حضرت لباس مشکی پوشیدند و هفت روز عزاداری نمودند. 3
انجام این کار در حضور امام سجاد علیه السلام دلیل صحت و مقبول بودن آن است.
⚫️ اقامه عزا با پوشش سیاه
هنگامی که خبر شهادت امام حسین علیه السلام به ام المومنین حضرت ام سلمه سلام الله علیها رسید، در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله قبه و خیمه ای سیاه بر پا نمود و جامه سیاه پوشید و مشغول عزاداری شد. 4
? منابع
1.سیاهپوشی در سوگ ائمه نور علیهم السلام ص202
2.شرح نهج البلاغه ج16 ص22
3.بحارالانوار ج45ص196
4.شرح الاخبار ج 3ص171
آخرین نظرات