?در ساز و کار تربیت دینی، به پدر و مادر توصیه میشود که با فرزند، ارتباط #شدید عاطفی برقرار کنند. نتیجۀ این ارتباط عاطفی، تعلّق روحی میان پدر و مادر با فرزند میشود.
به صورت طبیعی، وقتی پدر و مادری که فرزند به آنها تعلّق عاطفی دارد، با او قهر میکنند، از نظر روحی، فشار سنگینی بر فرزند، وارد میشود. پس نباید قهر، طولانی شود تا این فشار، موجب وارد شدن آسیب روحی به فرزند نشود.
❇️ تحلیل فرزند از قهر پدر و مادر با او، بسیار مهم و تأثیرگذار است.
?من دیگرما، کتاب اول، ص76
موضوع: "بدون موضوع"
بودند کسانی که بی خبر از آن حادثه بزرگ به کسب و کارشان مشغول بودند.
بودند کسانی که حق را شناختند اما سر یاری کردن امام (ع) را نداشتند.
بودند کسانی که از میانه راه بازگشتند.
بودند کسانی که شبانه امام (ع) را ترک کردند.
بودند کسانی که تا ظهر عاشورا در جبهه امام(ع) جنگیدند اما گریختند.
بودند کسانی که دنیایشان را در سپاه یزید دیدند و به روی حجت خدا تیغ کشیدند.
بودند کسانی که از سپاه یزید به سپام امام حسین (ع) شتافتند.
و بودند کسانی که تا پای جان در راه امام (ع) جنگیدند و جاودانه شدند.
و امروز
کربلا هنوز کربلاست و هنوز تاریخ در ظهر عاشورا زنده است. کربلا تنها آزمون مردمان عراق و شام و مدینه در سال 61 هجری نبود. صحرای کربلا وسعتی به اندازه زمین و آسمان دارد و عاشورا در هر لحظه از تاریخ در جریان است. هنوز دعوت امام پابرجاست: «من کان فینا باذلا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا»[2]؛ آنکه قصد نثار خون خود در راه ما را دارد.و طالب دیدار خداست با ما کوچ کند.
چگونه با قافله کربلا همراه شویم؟
کربلا با عافیت طلبی بیگانه است و عافیت طلبان هرگز قدم به کربلا نگذاشتند. تشنگان دنیا نیز که محبت دنیا کر و کورشان کرده بود در چاه ابن زیاد افتادند. عده ای خیر خواهانه امام حسین (ع) را به صلح با یزید دعوت کردند و با امام راهی نشدند. آنها هم که از جان و مال و فرزندانشان بیمناک بودند بهانه ها تراشیدند تا بازگردند و…
انتخاب با ماست که چگونه باشیم تا از قافله جا نمانیم.
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نینوا برسی
امام پیک فرستاده در پی ات، برخیز!
در انتظار جوابت نشسته، تا برسی
چه شام باشی و کوفه، چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی، به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست، پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی
زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نی نوا برسی
شاعر : مریم سقلاطونی
نامت را باید این گونه سرود:
زینب یعنی تبلور صبر علی و تجسم عصمت فاطمه.
زینب یعنی، زینت شب های بی کسی و تنهایی و بی زهرایی پدر.
زینب یعنی مرحم زخم های سینه مادر.
زینب یعنی سنگ صبور غربت و مظلومیت حسن.
زینب یعنی خطبه گویای رشادت و حقانیت حسین.
زینب یعنی زهرایی که سقیفه خون بارش کربلا آفرین شد.
زینب یعنی پرستار زخم های عاشورایی.
زینب یعنی آغوش پناه کبوتران پر و بال سوخته کربلایی.
زینب یعنی زن، اسوه، وقار، شکیبایی، عصمت، نجابت، شجاعت.
زینب یعنی وصف تمام خوبی ها تا بی نهایت.
آخرین نظرات